موضوع : داروی تقویت عصب – درمان با سیر – درمان با پیاز – درمان با شلغم داروی تقویت عصب یکی از داروهای بسیار مهم داروی تقویت کننده عصب است. این دارو درحقیقت درمان حالتهای روانی و عصبی افرادی است که خیلی دچار عصبانیت میشوند و نمیتوانند خودشان را کنترل کنند. این دارو شل کننده اعصاب است و انسان را قدری راحت میکند. این دارو برای بچههای بیش فعال هم مفید است. در این داروی ترکیبی اولین گیاه برگ چغندر است. (سه واحد)، گل بابونه (سه واحد)، کشمش (بهترین آن مویز است دو واحد)، افتیمون (یک واحد)، تخم پیاز (دو واحد)، هلیله زرد (با هسته وزن بشود و بعد هسته آن جدا شود و فقط پوسته آن آسیاب شود. دو واحد)، سویق گندم و جو هردو مخلوط (خاصیت در سبوس آن است که دارای ویتامین بی و تقویت کننده عصب است. یک واحد) ، باد رنجبویه (یک واحد)، آسیا شوند و همه آنها بغیر از افتیمون الک بشوند. صبح ناشتا یک قاشق مربا خوری. اندازه مصرف آن در افراد مختلف متفاوت است. بطور معمول اندازه پنجاه گرم مصرف شود تا مشکل برطرف بشود، البته برخی باید آنقدر مصرف کنند تا خوب بشوند. درمان با سیر سیر مادهی اصلیِ بهترین داروهای ترکیبیِ طب اسلامی یعنی داروی شافیه و داروی پیامبر ص است. بنابراین سیر یک دارو و درمان محسوب میشود. درمان با سیر در تمام دنیا و بین مردم معروف است، چه در طب ایرانی یا یونانی و یا اسلامی اگر کتابی در مورد طب بنویسند روی جلد آن تصویر سیر میگذارند گویا دارو بودن آن بین همه مسلم است. اما شاید نتوان ثابت کرد که درمان کل بیماریها باشد. روایتی داریم از علی بن جعفر از برادرش امام کاظم ع: سَأَلْتُهُ عَنِ الثُّومِ وَ الْبَصَلِ يُجْعَلُ فِي الدَّوَاءِ قَبْلَ أَنْ يُطْبَخَ قَالَ لَا بَأْسَ[1] یعنی سوال کردم از امام موسی ع درباره سیر و پیاز که در دارو قرار داده شوند به صورت نپخته فرمود اشکالی ندارد. اقرار و امضاء امام است به اینکه سیرپخته نشده دارو و درمان قرار میگیرد. روایت دیگر از امام صادق ع است: أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ أَكْلِ الْبَصَلِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ نِيّاً وَ فِي الْقِدْرِ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ يُتَدَاوَى بِالثُّومِ وَ لَكِنْ إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَلَا يَخْرُجْ إِلَى الْمَسْجِد[2] یعنی از امام صادق ع درباره خوردن پیاز پرسیده شد، فرمود اشکالی ندارد نپخته یا پخته شده و اشکالی هم ندارم که با سیر درمان صورت بگیرد اما بعد از آن به مسجد نرود. البته یک تاملی بین مردم درباره استفاده از سیر وجود داشت و علت آن نهی پیامبر ص از خوردن سیر است. البته این نهی بخاطر بوی سیر است. روایتی از امام باقر ع میفرماید: سَأَلْتُهُ عَنْ أَكْلِ الثُّومِ فَقَالَ إِنَّمَا نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْهُ لِرِيحِهِ فَقَالَ مَنْ أَكَلَ هَذِهِ الْبَقْلَةَ الْخَبِيثَةَ فَلَا يَقْرَبْ مَسْجِدَنَا فَأَمَّا مَنْ أَكَلَهُ وَ لَمْ يَأْتِ الْمَسْجِدَ فَلَا بَأْسَ[3] یعنی از امام باقر ع پرسیدم درباره خوردن سیر فرمود پیامبر ص نهی فرمود به جهت بوی بد آن وفرمود کسی که این سبزی بد بود را خورد نزدیک مسجد ما نشود و پس اگر کسی سیر بخورد و مسجد نیاید اشکالی ندارد. رفتن به مسجد در هر حال مطلوب است بقدری که گفتند کسانی که مسجد نمیآیند خانههایشان را روی سرشان خراب کنید، اما در این مورد میفرماید کسی که سیر میخورد به مسجد نیاید. بنابراین مشخص میشود خوردن سیر همیشگی و برای غذا نیست بلکه از روی ناچاری و باید برای درمان مصرف شود. البته راهکار بوی بد سیر سُدّاب است. اما سداب چیزی نیست که همه بتوانند بدست بیاورند. روایت صحیح السند از امام باقر یا امام صادق داریم: سَأَلْتُ أَحَدَهُمَا ع عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ أَعِدْ كُلَ صَلَاةٍ صَلَّيْتَهَا مَا دُمْتَ تَأْكُلُهُ[4] یعنی از امام باقر یا امام صادق ع درباره سیر سوال کردم فرمود نمازهایی را که بعد از خوردن سیر خواندهای اعاده کن. این روایت دلیل میشود که مصرف سیر درهنگام ناچاری است و علت آن این است که سیر ملائکه را از انسان دور میکند و فراری میدهد: كُلُوا الثُّومَ فَلَوْلَا أَنِّي أُنَاجِي الْمَلَكَ لَأَكَلْتُهُ[5] یعنی سیر بخورید اگر نبود مناجاتم با ملک همانا سیر میخوردم. این روایت از طرفی نشان دهنده اهمیت سیر است چون پیامبر ص امر به خوردن سیر میکند و از طرفی هم دلالت میکند که سیر ملائکه را دور میکند. حتی اگر نماز خواندن بعد از خوردن سیر در منزل باشد باید اعاده شود برای اینکه ملائکه عمل انسان را بالا میبرند و این عمل بالابرده نشده چون ملائکه دور شده اند. روایت دیگری از پیامبر ص است: كُلُوا الثُّومَ وَ تَدَاوَوْا بِهِ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ سَبْعِينَ دَاء[6] یعنی سیر بخورید و خود را با آن درمان کنید زیرا در سیر درمان از هفتاد بیماری وجود دارد. بیشتر مراد بیماری های میکروبی و بیماریهای همراه با تب است. مستغفری هم درکتاب طب النبی نقل میکند: كُلُوا الثُّومَ فَإِنَّ فِيهَا شِفَاءً مِنْ سَبْعِينَ دَاء یعنی سیربخورید زیرا درمان از هفتاد بیماری است. البته هفتاد نوع بیماری که همراه با تب است. سیر باد را درمان میکند. باد یکی از طبائع چهارگانه است پس درمان باد میتواند درمان طیف وسیعی از بیماریها باشد چون علت بیماریها غلبه همین طبایع است. در رساله ذهبیه آمده است: وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا يُصِيبَهُ رِيحٌ فَلْيَأْكُلِ الثُّومَ فِي كُلِّ سَبْعَةِ أَيَّام[7] یعنی کسی که میخواهد مبتلا به غلبه ریح در بدنش نشود هر هفته یک بار سیر بخورد. این روایت مقدار مصرف سیر را معین میکند وآن هفته ای یکبار به مقداری که بگویند سیر خورده است مثلا یکدانه یا دو یا سه تا مصرف کند. جویدن آن هم مانعی ندارد و میتواند قورت هم بدهد. ریح بمعنای التهاب، ورم و درد میآید پس درمان با سیر عمومیت دارد و میتواند درمان طایفهای از بیماریها باشد. سیرترشی هم درمان است چون سیر و سرکه هردو درمان است سیر پخته بهتر است. روایتی از حضرت امیر ع: لَا يَصْلُحُ أَكْلُ الثُّومِ إِلَّا مَطْبُوخا[8] خوردن سیر خوب نیست مگر اینکه پخته باشد. از این روایت استفاده میشود که سیر پخته بهتر است البته شاید بخاطر بوی کمتر آن باشد چون بوی سیر پخته شده، کمتر است. درمان با پیاز پیاز درمان عمومی است اما شاید روایتی نداشته باشیم که بگوید درمان کل بیماریها است یا درمان هفتاد بیماری یا هزار بیماری است. اما میتواند درمان بیماریهای متعددی باشد. پیاز اصناف مختلف و گوناگون بیماریها را درمان میکند. در روایتی امام صادق ع میفرماید: الْبَصَلُ يَذْهَبُ بِالنَّصَبِ وَ يَشُدُّ الْعَصَبَ وَ يَزِيدُ فِي الْمَاءِ وَ الْخُطَا وَ يَذْهَبُ بِالْحُمَّى[9] یعنی پیاز خستگی را برطرف میکند و عصب را تقویت میکند و آب و گامها را زیاد میکند را زیاد میکند و تب را برطرف میکند. بنابراین پیاز جزو تقویت کنندههای عصب میباشد به همین جهت در ترکیب تقویت کننده عصب تخم پیاز گفتیم. آب در رویت اطلاق دارد بنابراین آب رو، آب پوست و آب کمر یعنی آب منی را شامل میشود. پس میتوانیم پیاز را داروی عمومی بنامیم چون انواعی از بیماریها را درمان میکند بیماریهایی که از یک سنخ نیستند. روایت دیگری میفرماید: الْبَصَلُ يُطَيِّبُ الْفَمَ وَ يَشُدُّ الظَّهْرَ وَ يُرِقُّ الْبَشَرَةَ[10] پیاز دهان را خوشبو میکند و کمر را تقویت میکند و پوست را نازک میکند. مورد اول در این روایت مربوط میشود به بیماریهای دهان، دومی مربوط میشود به بیماریهای جنسی و سومی جزء بیماریهای پوستی میباشد. پس پیاز اصناف مختلفی از بیماریها را درمان میکند. در روایت دیگری میفرماید: ذَكَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَصَلَ فَقَالَ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَ يَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ يَزِيدُ فِي الْجِمَاع[11] یعنی امام صادق ع از پیاز یاد کرد و فرمود دهان را خوشبو میکند و بلغم را برطرف میکند و عمل همبستر شدن را زیاد میکند. همین که بلغم را برطرف میکند پس عمومیت پیدا میکند چرا که ریشه یک چهارم بیماریها بلغم است پس یک چهارم بیماریها را ریشهای درمان میکند. روایت دیگری میفرماید: كُلُوا الْبَصَلَ فَإِنَّ فِيهِ ثَلَاثَ خِصَالٍ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَ يَشُدُّ اللِّثَةَ وَ يَزِيدُ فِي الْمَاءِ[12] یعنی پیاز بخورید چراکه در آن سخ ویژگی است: دهان را خوشبو میکند و لثه را تقویت میکند و آب را زیاد میکند. در روایت پنجم آمده است: إِذَا دَخَلْتُمْ بَلْدَةً وَ بَيْتاً فَخِفْتُمْ وَبَاءَهَا فَعَلَيْكُمْ بِبَصَلِهَا فَإِنَّهُ يُجَلِّي الْبَصَرَ وَ يُنَقِّي الشَّعْرَ وَ يَزِيدُ فِي مَاءِ الصُّلْبِ وَ يَزِيدُ فِي الْخُطَا وَ يَذْهَبُ بِالْحَمَّاءِ وَ هُوَ السَّوَادُ فِي الْوَجْهِ وَ الْإِعْيَاءِ أَيْضا[13] یعنی هنگامیکه وارد شهر یا خانهای شدید و از بیماری وبای آنجا ترسیدید پس برشما باد خوردن پیاز آنجا چراکه بینایی را تقویت میکند و موها را براق میکند و در آب منی میافزاید و گامها را افزایش میدهد و سیاهیهای صورت را برطرف میسازد و خستگی را مرتفع میکند. این موارد سنخهای مختلف بیماری هستند. از چشم پزشکی تا ارتوپدی تا پوست و مو. البته خواص پیاز به این موارد تمام نمیشود: إِذَا دَخَلْتُمْ بَلَداً فَكُلُوا مِنْ بَقْلِهِ أَوْ بَصَلِهِ يَطْرُدْ عَنْكُمْ دَاءَهُ وَ يَذْهَبُ بِالنَّصَبِ وَ يَشُدُّ الْعَصَبَ وَ يَزِيدُ فِي الْبَاهِ وَ يَذْهَبُ بِالْحُمَّى[14] یعنی هنگامی که وارد شهری شدید پس از سبزی یا پیاز آنجا بخورید چرا که بیماری آنجا را از شما دور میکند و خستگیتان را در میکند و عصب را تقویت میکند و در عمل همبستری میافزاید و تب را میبرد. در روایت دیگری پیامبر ص میفرماید: إِذَا دَخَلْتُمْ بَلَداً فَكُلُوا مِنْ بَصَلِهَا يَطْرُدْ عَنْكُمْ وَبَاءَهَا[15] یعنی زمانیکه داخل یک شهر یا یک روستایی شدید از پیاز آنجا بخورید وبای آن شهر را از شما دور میکند. پس معلوم میشود پیاز آنتی باکتریال است و مکمل واکسن است و دفع کننده میکروب است. چون بدن انسان تحمل میکروب شهر دیگر را ندارد و با آن میکروب تا بحال مواجه نبوده است تا هنر دفع کردن آن را بدست بیاورد پس مجبور است که از پیاز آن شهر بخورد تا پیاز اینکار را بکند. وبا یعنی عامل وبا یعنی میکروب و باکتری که موجب بیماری انسان میشود. پیاز میکروب را دفع میکند پس چون انسان خودش نمیتواند میکروب های آن شهر را دفع کند باید پیاز بخورد تا پیاز آن میکروب ها را دفع کند. مردم آن شهر به مصرف پیاز شاید نیاز نداشته باشند چون بدنهای اهالی آنجا هنر دفع آن میکروبها را بدست آورده است. در روایتی آمده است: أَقْلِلْ لَنَا مِنَ الْبَصَلِ وَ أَكْثِرْ لَنَا مِنَ الْبَاذَنْجَان[16] یعنی پیاز کمتر برای ما بیاور و درمقابل بیشتر بادمجان بیاور. از این روایت استفاده میشود مقدارمصرف بادمجان همیشه باید بیشتر از پیاز باشد. درمان با شلغم بحث بعدی راجع به شلغم است. شلغم جزء اسرار ولوی است چون وارد شده است: عَلَيْكُمْ بِالشَّلْجَمِ فَكُلُوهُ وَ أَدِيمُوا أَكْلَهُ وَ اكْتُمُوهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ فَإِنَّهُ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ بِهِ عِرْقُ الْجُذَامِ فَأَذِيبُوهُ بِأَكْلِه[17] یعنی برشما با د شلغم پس بخورید و بشکل غذا بخورید و کتمان کنید و فقط به اهل آن بگویید چرا که کسی نیست مگر اینکه ژن جذام دارد پس آن را با خوردن شلغم آب کنید. أَهْلِهِ یعنی اهل حق که همان شیعیان هستند. درروایت دیگری کلینی نقل میکند: عَلَيْكُمْ بِالسَّلْجَمِ فَكُلُوهُ وَ أَدِيمُوا أَكْلَهُ وَ اكْتُمُوهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ فَمَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذَامِ فَأَذِيبُوهُ بِأَكْلِه[18] یعنی برشما باد شلغم پس آن را بخورید و به خوردن آن ادامه دهید و آن را کتمان کنید مگر برای اهلش چرا که کسی نیست مگر اینکه ژن جذام دارد پس آن را با شلغم آب کنید. درروایت سومی میفرماید: کلوا السلجم و لاتخبروا اعداءنا یعنی شلغم بخورید و از آن به دشمنان ما خبر ندهید. چرا شلغم را از دشمنان باید کتمان کرد؟ راز بودن شلغم و از تاکید بر مصرف آن استفاده میشود که صحبت از جذام به تنهایی نیست بلکه صحبت از دو سنخ بیماری است. چون عرض کرده بودیم که جذام نماد بیماریهای ویروسی و بیماری های میکروبی است چون دو عامل دارد عاملی از میکروب و عاملی ژنی دارد. روایات یک بار میگوید ژن جذام و یکبار میگوید از جذامی فرار کن چرا مبادا میکروب جذام به شما منتقل شود پس عامل میکروبی هم دارد و ما استفاده کردیم که عامل ژنتیکی و میکروبی دارد. پس پیشگیری از جذام پیشگیری از دو سنخ بیماری است یعنی یکی پیشگیری از بیماریهای ژنتیکی و یکی پیشگیری از بیماریهای میکروبی است. به همین جهت میفرمایند کتمان کنید حتما رازی در این سلغکم یک خواصی در شلغم است که غیر مومن استحقاق آن را ندارد چون شلغم میتواند پیشگیری از دوسنخ بیماریها باشد. برقی از امام صادق ع نقل میکند: لَيْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذَامِ فَأَذِيبُوهُ بِالشَّلْجَم[19] یعنی کسی نیست مگر اینکه در آن ژن جذاماست آن را بوسیله خوردن شلغم آب کنید. روایتی دیگر از کلینی و ابن بسطام وجود دارد: عَلَيْكَ بِاللِّفْتِ فَكُلْهُ يَعْنِي السَّلْجَمَ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ لَهُ عِرْقٌ مِنَ الْجُذَامِ وَ اللِّفْتُ يُذِيبُه[20] یعنی برتوباد شلغم پس آن را بخور چرا که کسی نیست مگر اینکه در او ژن جذام است و شلغم آن را آب میکند. در روایت دیگری میفرماید: مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذَامِ وَ أَنَّ اللِّفْتَ وَ هُوَ الشَّلْجَمُ يُذِيبُهُ فَكُلُوهُ فِي زَمَانِهِ يُذْهِبْ عَنْكُمْ كُلَّ دَاء[21] یعنی کسی نیست مگر اینکه در او ژن جذام است و همانا شلغم آن را آب میکند پس آن را بخورید در زمانش تا هرمرضی از شما دور شود. در روایات ما تا بحال آمده بود جذام را درمان میکند و ما استفاده کردیم که جذام نماد دو سنخ بیماری ژنتیکی و میکروبی است. دلیل صحت برداشت ما این روایت است که میفرماید جذام درمان کل بیماریها است. این عمومیت از روایت قبلی هم استفاده میشد اما با یک تامل و تدبر و باید بدست میآوردیم که جذام نماد است و منشا آن جذام ژن و میکروب است و بعد از این استفاده میکردیم که درمان کل بیماریها است. اما در این روایت به طور صریح آمده است که شلغم درمان کل بیماریها میباشد. بنابراین عمومیت درمان با شلغم ثابت میشود. از این روایت استفاده میشود که بهتر آن است که مصرف شلغم فقط درزمان خودش یعنی زمستان باشد بلکه بعضی میگویند باید شلغم حداقل یکی دوبار باران بخورد بعد مصرف بشود. چون زمان زمستان زمان سرماخوردگی و زمان ابتلا به جذام است. قبلا گفتهایم که زمان سبزیِ شاهی زمان سرماخوردگی و زمان جذام است چون شاهی سبب جذام است و سرماخوردگی آن را برطرف میکند. درباره شلغم هم باید همین را بگوییم شاهی و غیر شاهی سبب جذام و شلغم هم درمان جذام است. روایات موید این مطلب است: مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ فِيهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذَامِ فَكُلُوا الشَّلْجَمَ فِي زَمَانِهِ يَذْهَبْ بِهِ عَنْكُمْ[22] یعنی کسی نیست مگر اینکه در او ژن جذام است پس شلغم رادر زمانش بخورید تا جذام را از شما دور کند. روایت دیگری در مورد چگونه مصرف کردن آن میفرماید: قُلْتُ نِيّاً أَوْ مَطْبُوخاً قَالَ كِلَاهُمَا[23] یعنی از امام پرسیدم شلغم را نپخته یا پخته مصرف کنم؟ حضرت فرمود به هردو شکل مصرف کن. سوال: درمان سوراخ بودن یا پارگی شبکیه چشم چیست؟ جواب: برای درمان این حالتها استفاده از داروی شافیه موسی بن عمران با آب باران تازه سفارش میشود زیرا درروایت آن میفرماید برای کوری مفید است یعنی سخت ترین بیماریهای چشم را درمان میکند. اگر اثر برق دستگاهِ جوش داخل چشم بیفتد با سرمه کافوری و سرمه اثمد هم درمان میشود. [1] قرب الاسناد، حمیری، ص271.
[2] المحاسن، برقی، ج2 ص523.
[3] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6 ص375.
[4] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج9 ص96.
[5] بحارالانوار، مجلسی، ج63 ص251.
[6] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص182.
[7] رساله ذهبیه، امام رضا ع، ص41.
[8] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص182.
[9] المحاسن، برقی، ج2 ص522.
[10] المحاسن، برقی، ج2 ص522.
[11] المحاسن، برقی، 2 ص522.
[12] المحاسن، برقی، ج2 ص522.
[13] مستدرک، نوری، ج16 ص431.
[14] طب النبی، مستغفری، ص.31
[15] المحاسن، برقی، ج2 ص522.
[16] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6 ص373.
[17] المحاسن، برقی، ج2 ص525.
[18] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6 ص372.
[19] المحاسن، برقی، ج2 ص525.
[20] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6 ص372.
[21] المحاسن، برقی، ج2 ص525.
[22] المحاسن، برقی، ج2 ص525.
[23] مستدرک، نوری، ج16 ص428.
|
|
داروی تقویت عصب
11
اسفند